ON MY OWN

ON MY OWN

و به نام گناه که ثابت میکند تو آدمی و او خدا

سرای هیمن موزه مفاخر فرهنگی هنری مهاباد

وقتی عینک های دودی را ساختیم هیچ وقت فکر نمی کردیم بغییر از کم رنگ تر شدن نور آفتاب چیز های دیگریی هم در نظر هایمان کم رنگ می شود.

در این فرهنگ برهنه که سایه آسمان خراش هایش چشمان مردم را کور کرده. دیگر این خانه کوچک از نظر ها پنهان شده ، و گویی تمام هزینه های که شهرداری مهاباد برای آن خرج کرده است. کافی نبوده.

 آری رو به ویرانی نهاده بود. خشت های سرخ رنگش دیگر رنگی برایشان باقی نمانده بود. تا این که در سال 1392 بنا به پیشنهاد احمد بحری و با همت شهرداری و شورای اسلامی شهر از عروس وی خریداری شد. و در اسفند همان سال بنا به پیشنهاد صلاح پایانیانی پس از مرمت و تجهیز آن تبدیل به موزه مفاخر مهاباد گردید.

ورودی اصلی آن در کوچه پس کوچه های بهمنی جنب تالار اسعدی نهفته است. و به هنگام ورود، حیاطی از گل و حوضچه آب به پیش وازت خواهند آمد و همان گونه که شعرهای هیمن تجلی بخش روح آدمی است. صدای آن حوض زیبا نیز روح آدمی را به صفا ای از دست رفته دعوت میکند. در ابتدا تنها از حیاط دو اتاق که در دوطرف در ورودی رو به حیاط خانه قرار گرفته اند دیده میشوند ولی به هنگام وارد شدن 5 اتاق کوچک و بزرگ که گویی در میزگرد پهلوانان آرتور شاه به دور هم جمع شده باشند. به دور هال اصلی گرد آمده اند

حال آن که در هال اصلی چیزیی قریب به شش گالری از وسایل شخصی ماموستا هیمن و محمد ماملی و چندی از کتاب های ارزشمند محمد قاضی در دو اتاق سمت چپ آن که کتابخانه ای ارزشمند از آثار ایشان قرار گرفته است. موجود بوده و گویی با دیدن میزبانان شروع به خودنمایی میکنند. در سایر اتاق ها نیز آثار و عکس های زیبایی از آنان به یادگار مانده اند.

گویی تمام آن خانه سنگی و تمام وسایلی که در زمان حیاط صاحبان خود بی ارزش بوده اند با جان دادن جانانشان جان گرفته اند.

 هیمن که بود؟

محمدامین شیخ‌الاسلامی متخلص به هیمن، نویسنده، مترجم و شاعر نامدار کرد بود که در سال 1921 میلادی در روستای شیلان‌آباد از توابع مهاباد متولد شد. در سال 1983 در ارومیه انتشارات صلاحدین ایوبی را بنیان نهاد. و در سال 1985 مشغول تالیف فصل نامه سروه (نسیم) شد و در طول عمر خویش آثار:

     «تاریک و روون»، مجموعهٔ نظم و نثر ۱۹۷۴

    «پاشه رۆک»، مجموعهٔ نظم و نثر

    «ناڵهٔ جودایی»، مجموعهٔ اشعار ۱۹۷۹

    «پاشه رۆکی مامۆستا هێمن»، مجموعهٔ مقالات، مهاباد ۱۹۸۳

    «توحفهٔ موزه ففه رییه»، ترجمه

    «ئه فسانه کوردییه کان»، ترجمه

    «چه پکێک گوڵ و چه پکێک نێرگز»

    «شازاده و گه دا»

    «قه ڵای دمدم»

    «هه واری خاڵی»

 را به چاپ رسانید.

 ماموستا هیمن پس از ۶۵ سال زندگی بر اثر سکته قلبی به تاریخ جمعه ۲۹ فروردین سال 1365 در گذشت. و بلاخره جسم خسته وی در مقبرته الشعراء مهاباد آرام گرفت.

ناصر شجاعی
تابستان 93


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


All About Me :)

خان و خادم دیدم و مخلوق خالق ندیدم.
خاتون و خواجه دیدم و خالق مخلوق ندیدم.
اما هرچه را که ندیدم در چشمان کور عالم دیدم.
......................................
بر احساس ضرب خورده ام و سوار بر جسم باکره ام
میتازم از این قیل و قال تنهایی به سوی بیابانی نمادین
که هرچند دخترانش از خاک اند و خار اما می ارزند به صد گلبرگ و رنگ دختران خزان
-Sako-

Join Us

Join us in YouTube Join us in Telegram

documentary

    مستند سرای هیمن


    مستند سرگذشت محمد اوراز